معنی آبزی درودگر
حل جدول
اره ماهی
درودگر
نجار
سازنده وسایل چوبی
آبزی نما
آکواریم، آبزیدان؛ محیطی مصنوعی برای نگهداری آبزیان است. ظرفی است شیشهای که در آن گیاهان و جانوران آبزی (معمولا ماهیها) نگه داشته میشوند. واژه آکواریوم aquarium به یک بنای عمومی که در آن گروه زیادی از گونههای آبزی نگهداری میشوند اشاره میکند.
واژه پیشنهادی
اره ماهی
لغت نامه دهخدا
درودگر. [دُ گ َ] (ص مرکب) نجار، و این مأخوذ از درودن است که چوب و زراعت قطع کردن باشد. (غیاث) (آنندراج). درودکار. (ناظم الاطباء). درگر. کسی که اسباب و آلاتی از چوب می سازد و به عربی نجار گویند. (لغات فرهنگستان). اسکاف. دُعمی ّ. فَیتَق. فَیتَن. (از منتهی الارب). کتکار. لتگر. (از برهان). نهام [ن َ / ن ِ / ن ُ]. نهامی [ن َ / ن ِ / ن ُ]. (از منتهی الارب): درودگر بازرسید. (کلیله ودمنه). بوزینه ای درودگری را دید. (کلیله و دمنه).
کرسیی کش درودگر سازد
هرچه پستر لطیف تر سازد.
امیرخسرو دهلوی.
مدماک، رشته ٔ درودگر که وقت تراشیدن چوب بدان خط کشد. (از منتهی الارب). || بوعلی سینا این کلمه راظاهراً به معنی بنّا بکار برده و در جای دیگر بدین معنی دیده نشد: و اما آنچه بیرون از چیز بود یا آن علت بود که چیز از بهر وی است یا نه آن بودکه چیز از بهر وی است، و لکن آن بود که از وی است وپیشین را علت غائی خوانند و علت تمامی خوانند چون پوشیدگی که علت خانه است که اگر سبب پوشیدگی نبودی خانه موجود نبودی و دیگر را علت فاعلی خوانند چون درودگر خانه را و همه علتها را غایت، علت کند که اگر صورت غایت اندر نفس درودگر نیستی وی درودگر نشدی و کار نکردی و صورت خانه موجود نیامدی و گل عنصر خانه نکردی. پس سبب همه سببها، آنجا که غایت بود غایت بود. (دانشنامه ٔ علائی چ احمد خراسانی ص 100).
حبیب درودگر
حبیب درودگر. [ح َ ب ِ دُ گ َ] (اِخ) رجوع به حبیب نجار شود.
فرهنگ عمید
فارسی به آلمانی
Tischler (m), Zimmermannabc
مترادف و متضاد زبان فارسی
دروگر، نجار
فارسی به انگلیسی
Cabinetmaker, Carpenter
فرهنگ فارسی هوشیار
جانوران دریایی
معادل ابجد
454